می دونين چيه، به نظر من قدرت تفکيک و تشخيص درست مسئله بزرگترين توانايي يک آدمه. قدرت تفکيک بين دو مسآله مختلف.مثلا درک اينکه اعتقاد داشتن با تعصب داشتن فرق داره، درک اينکه شاد بودن با بی رگ بودن فرق داره. کوچيک و بزرگ نداره، تحصيل کرده و بی سواد نداره، خيلی آدمها قدرت تفکيک رو ندارن، يا نمی خوان داشته باشن.
البته به نظر مياد اين همه خلط مبحث اينقدر ها هم خودبخود و از روی جهل پيش نيومده. به نظر مياد علتی وجود داره. شايد حتی نوعی برنامه ريزی.وگرنه چرا ما بايد فکر کنيم ايمان همون زنجيريه که آزاديمون رو ميگيره، چرا جوونها توی ذهنشون مذهب رو وصل می کنن به همه چيزهای ناخوشايند.خونده بودم که وبلاگ نويسی نشون دهنده حال و هوای جوونهای ماست، و توی بعضی وبلاگ ها کلمه هايي مثل جوات، بی کلاس و ..(!) رو متناظر می بينم با آدمهای مذهبی و با عقيده.
امشب سيمای محترم!جمهوری اسلامی در برنامه بعد از خبر تحليل روی اشاعه فساد و مشکلات جوانان داشت. اين موضوعيه که تقريبا همه، با هر بينشی، به اون واقفند. مشکل واقعی جامعه ماست، اون وقت پشت سر اين گفتگو يک گزارش از سطح شهر پخش می کنه که نشون ميده منظورش از فساد چهار تا بگو و بخند و بزن و برقص و چهار تا مانتو کوتاه و روسری عقبه! گزارشی که گويا مخصوصا قصد داره قدرت تفکيک رو از بيننده بگيره.بعضی بيننده ها رو فورا فراری ميده، بعضی ها رو گيج می کنه و بعضی ها هم بدون اهميت رد ميشن.
اينطوری ميشه که وقتی خبر ميده که تعداد زيادی سی دی و فيلم مستهجن کشف شده که به طور رايگان به کشور فرستاده شده ، (برای اشاعه فحشاء)بلافاصله بينندگان موضع می گيرند:"باز شروع شد، مگه ميشه، دست استکبار داره باز از آستين اومد بيرون..." و خبری رو که واقعيت داره باور نمی کنند.
اينطوری ميشه که وقتی من به برادرم از بی اعتقادی جوونهای کوچيک تر از ماها ميگم، ميگه اتفاقا اونها خوب و شاد هستند! (انگار ميون عقيده و ايمان داشتن و غم پيوند جدا نشدني توی ذهن ماست، خواستن باشه و تونستن)
کاش قدرت تفکيک و تشخيص رو بيشتر داشته باَشيم.
نگران آينده ای هستم که قراره بياد...
Friday, May 17, 2002
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment