Thursday, May 02, 2002

مصداقهای بروز بيماری ای به نام افسردگی متفاوت است. نحوه روبرو شدن و مقاومت در برابر آن هم.
هميشه از سيستمی که با برنامه ريزی يا بدون آن، باعث افسردگی آدمهاست و از آدمهايي که بدون مقاومت تن به اين بيماری می دهند بيزار بودم. به نظرم آنها بی شرف ترين موجودات و اينها ضعيف ترينشان بوندند؛اصلا درک نمی کردم که چرا و چطور...
امروز فکر می کنم معنی اين بيماری را با دريافت مستقيم می دانم
وقتی واقعا برايت مهم نباشد که باشی يا نباشی و چگونه باشی. وقتی حضور يا عدم حضور ديگران برايت آنقدر بی اهميت باشد؛
وقتی احساس گرسنگی ات کم کم از بين برود؛ و فقط نياز به خواب احساس کنی و خواب
و اين بيماری به سرعت پيش می رود، نمی توانم برای بر طرف شدن آن و تمام شده دوره اش (اگر دوره ای باشد!) مفری تصور کنم
اشک راه خود را آسان پيدا می کند و ملاحظه کاملا بی معنيست. هيچ لحظه ای با لحظه ديگر تفاوت ندارد.
اما سوال همچنان پابرجاست. چطور شد که آمد؟ از کی؟ از آن روز که با فرخنده بودم شايد. اگرچه منتقد بی چون و چرای او بودم.
چرا،چرا احساس می کنم که هيچ موجود زنده ای رابطه ای با من ندارد و من هم با هيچ کس. شايد تجربه ناموفق پايان آن روز. شايد ناراضی بودن پی در پی از موقعيتم.

شايد هم روزهای گذشته محبت آنچنان دست نيافتنی بوده که آغازگر اين رکود شده است. و من تنها بی اهميت گذشتم. بی تلاش برای جلبش، شايد که تکرار بی نتيجه سخت است. سخت.
اما آن شب که با پدرم دعوا کرديم و آنقدر سرد و بی احساس بد گفتيم، ساعتها دنبال عکسی گشتم. عکسی که فردايش پيدا کردم و الان، درست روبرويم بر ديوار اتاقم است. در آن نازلی چند ماهه دراز کشيده کنار پدر و در چهره پدر لبخند و عشقی بی پايان است.(بوده...بوده...) از داشتن من شاد است.
چرا در اين فضا قرار گرفته ام، چرا ميل دارم به همه چيز دامن بزنم و تا انتها بروم.. شايد هنوز و بيهوده در امتداد بدست آوردن محبتی که نيست.
در عين حال حصاری به دور خود کشيده ام که نزديک تر ها سخت تر می توانند از آن عبور کنند.
در آخر همه اين حرفها به همان اندازه که برای شما بي اهميت است، برای خودم هم هست.
دنيای خواب شيرين تر از دنيای بيداری است. حتی آرتين که يک سال بود نديده بودمش وقتی حس می کند تنها هستم، دستش را پشتم می گذارد و مدتها به همان حال همراهی ام می کند. حامی مهربان.

نمی دانم چرا احساس کردم گرمارودی با همچون من بوده...

No comments: