منم دلم برای قرار های شرايتون تنگ شده... از اون بيشتر برای جمعی که باشه و بخواد که بازم با هم بخونيم و ،،، قرار نمايشگاه کتاب رو هم موافقم. منتها ميگم برای خبر دادن به يک ايميل خبری روز و ساعت اکتفا کنيم... هر کس تونست و خواست بياد... مي بينی الميرا، روزگاری شده ها... همه درگير چيزی هستن به اسم زندگی (!) يادش بخير اون روزايي که وقت داشتيم قرار هتل شرايتون بذاريم و صحبت کنيم و کتاب بخونيم و اينا...
راستی 2شنبه مثل اينکه ژوژمان (فارسيش اينه يا با ج؟) شيداست.
و يه راستي ديگه : چرا سقف خريد دانشجوها و اساتيد رو توی نمايشگاه کتاب از نصف هم کمتر کردن؟ با سقف خريد ما که از کتابهای تخصصي مون فقط ميشه يک الی دو تا کتاب خريد!
Sunday, April 28, 2002
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment