روزهای کوتاه و زود تاریک بشو
با وجود اینکه شب یلدا رو دو هفته ای میشه رد کردیم، اینجا الان حدود ساعت چهار و نیم خورشید غروب می کنه. روزها خیلی کوتاهه. (غروب آفتاب توی کوتاهترین روزها اینجا ساعت سه و نیم بعد از ظهره). ولی خوبیش اینه که با سرعت زیاد به طول روز اضافه میشه. در عرض یک ماه چهل و پنج دقیقه خورشید زودتر طلوع می کنه و همینقدر هم دیرتر غروب می کنه. وقتی به تابستون برسیم ، توی روزهای طولانی تا ساعت ده – ده و نیم شب هوا هنوز روشنه.
من باورم نمی شد که این موضوع روی انرژی آدمها و خلق و خوشون تاثیر بذاره. ولی میذاره. من خودم پارسال اینو احساس کردم. آدم واقعا کمتر خسته میشه توی روزهای بلند تابستون... برای من ساعت ده یازده شب خونه اومدن چنان عادی بود که اصلا احساس نمی کردم دیر شده یا خسته ام تابستون گذشته...
طبل تو خالی
خیلی دوست دارم این مقاله محسن سازگارا رو بخونین. (نمی دونم، شاید فیلتر باشه کل سایت؛ ولی امیدوارم بتونین ببینینش؛ )
واقعا یه چیزی گلوی آدم رو فشار می ده وقتی این واقعیات رو یک جا توی مقاله سازگارا می بینه. خیلی آزار دهنده است و اینکه آدم حس می کنه (طبق معمول) کاری از دستش بر نمیاد همه چیز رو بدتر می کنه...
بعد از خوندن مقاله، واقعا آدم به این نتیجه نمی رسه که صد رحمت به قاجاریه؟ من که تحت تاثیر قرار گرفتم کلی. حیف که تحت تاثیر قرار گرفتن بربادرفته ها رو بر نمی گردونه...
با وجود اینکه شب یلدا رو دو هفته ای میشه رد کردیم، اینجا الان حدود ساعت چهار و نیم خورشید غروب می کنه. روزها خیلی کوتاهه. (غروب آفتاب توی کوتاهترین روزها اینجا ساعت سه و نیم بعد از ظهره). ولی خوبیش اینه که با سرعت زیاد به طول روز اضافه میشه. در عرض یک ماه چهل و پنج دقیقه خورشید زودتر طلوع می کنه و همینقدر هم دیرتر غروب می کنه. وقتی به تابستون برسیم ، توی روزهای طولانی تا ساعت ده – ده و نیم شب هوا هنوز روشنه.
من باورم نمی شد که این موضوع روی انرژی آدمها و خلق و خوشون تاثیر بذاره. ولی میذاره. من خودم پارسال اینو احساس کردم. آدم واقعا کمتر خسته میشه توی روزهای بلند تابستون... برای من ساعت ده یازده شب خونه اومدن چنان عادی بود که اصلا احساس نمی کردم دیر شده یا خسته ام تابستون گذشته...
طبل تو خالی
خیلی دوست دارم این مقاله محسن سازگارا رو بخونین. (نمی دونم، شاید فیلتر باشه کل سایت؛ ولی امیدوارم بتونین ببینینش؛ )
واقعا یه چیزی گلوی آدم رو فشار می ده وقتی این واقعیات رو یک جا توی مقاله سازگارا می بینه. خیلی آزار دهنده است و اینکه آدم حس می کنه (طبق معمول) کاری از دستش بر نمیاد همه چیز رو بدتر می کنه...
بعد از خوندن مقاله، واقعا آدم به این نتیجه نمی رسه که صد رحمت به قاجاریه؟ من که تحت تاثیر قرار گرفتم کلی. حیف که تحت تاثیر قرار گرفتن بربادرفته ها رو بر نمی گردونه...
No comments:
Post a Comment