ترجمه دوست عزيزی که تقويم رو هم لطف کرده از شعر تارکوفسکی:
هر لحظه با تو بودنم جشنی بود
و تنها تو و من
فرود آمده بر روی زمين همچو توفانی سر مست
چشم پوشيده از مراتب
و تو خواندی مرا
به قلمرو خويش ميان ياسهای نمناک
فراتر از آينه ها
Tuesday, April 20, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment