لذت زندگی...
راستش اصلا فکر نمی کردم که امسال اينقدر متولد شدن بهم بچسبه. فکرشششششششش رو هم نمی کردم. احساس زيادی نداشتم نسبت به روزم امسال. اما می خوام براتون بگم که يکی از لذت های زندگی اينه که صميمی ترين دوست آدم توی خونه خودش برای آدم تولد بگيره. و چقدر يه جمع کوچولوی صميمی می چسبه ، اونقدر صميمی که دغدغه هيچی نداشته باشی توی اون جمع ، فقط بهت خوش بگذره و خوش. کادو هم بگيری يه عالم. خيلی خوبه خلاصه
امسال ولی سال سورپريز بود. فکرش رو بکنين که آدم ، همين جور که کادوهای دوستاش رو باز می کنه، به کادوی سورپريز برسه. يعنی کادويی که انتظارش رو نداشته باشه ، ولی رسيده باشه.
چقدر چسبيد جدی...
ضمنا بذارين بگم که يکی از زيباترين عطرهايی که تا حالا ديدم (از لحاظ طراحی خودش و بسته بندی اش) ، کنزو LEAUPARKENZO هست ، واقعا طراحی ش محشره... (بوش هم)
Thursday, April 15, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment