Friday, October 12, 2007

چرا دموکراسی؟

ا «چرا دموکراسی» یک پروژه بین المللی است با یک ایده عالی: از فیلم برای آغاز یک گفتگو در مورد دموکراسی در سرتاسر جهان استفاده می شود. در اکتبر سال دوهزار و هفت (همین ماه) ده فیلم یک مستند ساعته که توسط فیلم سازان مطرح و مستقل جهان ساخته شده اند در سرتاسر دنیا به نمایش در می آیند، شبکه های تلویزیون محلی اکثر کشورها در همه قاره ها این فیلم ها را به نمایش در می آورند و پیش بینی میشود این برنامه ها بیش از سیصد میلیون تماشاگر داشته باشند . فیلم ها در کشورهای چین، هند، ژاپن ، آمریکا، لیبریا، بولیوی، دانمارک، افغانستان ، مصر، پاکستان و روسیه ساخته شده اند . من سه فیلم آمریکا، ژاپن و چین را از بی بی سی دیدم و هر سه فیلمهای با ارزشی بودند ؛ فیلم آمریکا (تاکسی به سوی تاریکی) در مورد یک تاکسیران افغانیست به نام دیلوار که توسط آمریکایی ها بدون هیچ جرمی دستگیر میشود و به جمعیتی می پیوندد که به اسم تروریست و در خیلی موارد بی گناه دستگیر شده اند. دیلوار شکنجه میشود و کمتر از یک هفته بعد در زندان می میرد. به خانواده او با یک نامه انگلیسی اطلاع داده میشود ، و خانواده روستایی که انگلیسی نمی توانستند بخوانند متوجه نمی شوند که او در زندان مرده و نه با مرگ طبیعی. به بهانه روایت این ماجرای آزار دهنده کارگردان کل نظام زندانهای آمریکا را زیر سوال می برد، (بخصوص بخشهایی از فیلم به صحنه های تکان دهنده زندان ابوغریب می پردازد)؛ و به ریشه یابی اتفاقاتی که در زندان افتاده است می پردازد؛ این ریشه یابی در لایه های خود به نقد اساسی دموکراسی در آمریکا ختم میشود


موضوع فیلم چین(لطفا به من رای بدهید) انتخاب نماینده کلاس توسط دانش آموزان در یک دبستان چینی است. سه نفر دانش آموز کاندیدا می شوند و یک مبارزه انتخاباتی خیلی جدی در می گیرد که خانواده ها و مسئولین دبستان را درگیر می کند. فیلم فوق العاده است، اینکه چطور بچه های دبستانی جزء جزء اتفاقاتی را که برای سیاستمداران در زمان رای گیری می افتد تجربه می کنند دیدنیست. جالب اینکه نمود کوچکترین اتفاقاتی را که در روال عادی مبارزات انتخاباتی در سطح ریاست جمهوری یا نخست وزیری می افتد ، در این فیلم می شود پید اکرد که برای بچه های ده - یازده ساله اتفاق می افتد. از مناظره بین کاندیدا ها و شکل و موضوع مناظره ها، از قول و قرارهای کاندیداها با مردم (اینجا دانش آموزان)، حتی از رشوه و دست به یکی کردن و ...؛

داخل پرانتز : زمانی که من دبستانی بودم معلم ها نماینده کلاس را انتخاب می کردند، شباهتها به رده های دیگه جالب نیست به نظرتون؟ راستی الان هم همینطوره؟ معلم ها نماینده رو انتخاب میکنند؟؛

چرا دموکراسی فقط به این ده فیلم محدود نمی شود. هم زمان در روزنامه هایی مصاحبه هایی با افراد مختلف صورت می گیرد با ده سوال در مورد دموکراسی. راستش من از این لیست سوال ها خیلی خوشم نیامد؛ با این وجود صفحه چرا دموکراسی را ببینید. ارزش دیدن دارد؛

سوال اینکه: تلویزیون ایران این فیلم ها را پخش نمی کند؟

و اما خارج از این موضوع؛ و به شدت آزار دهنده: تمام شد؟ دریای خزر را داریم از دست می دهیم؟ به همین سادگی؟

3 comments:

Black Jazz Britain said...

الآن ندادیم. خیلی وقته که دادیم رفته! ولی غصه نخوری ها! عوضش انرژی هسته ای داریم. اونم با چاشنی چرنویل. و می تونیم به مدت 1 سال و نیم از ذخایر غنی اورانیم داخل کشور استفاده کنیم و انرژی مورد نیاز مملکت رو تامین کنیم. تازه با داشتن بمب ها و موشکهای مجهز به کلاهک هسته ای دیگه همه دنیا ازمون می ترسن و می تونیم حق استکبار جهانی رو کف دستش بذاریم. اسرائیل غاصب رو هم که هودودو می کنیم. خالا در قبال همه اینها گل و شل بوگندوی کف یه دریای زپرتی رو دادیم. مگه چیه؟

Anonymous said...

جالبه من هم می خواستم تقریبن همین حرف black jazz رو بگم. از دست دادن (و یا داشتن) مراحل داره (در مورد همه چیز حتا روابط بین آدما) که آخرین مرحله‌ش اینه که آدم خودش اعتراف می‌کنه و قبول می‌کنه و امضا می‌کنه که: "از دست دادم!" ما خیلی وقته خیلی چیزها رو از دست داده‌یم، بعضی‌هاش از جنس خاک، بعضی‌هاش از جنس آب بعضی‌های مهمترش از جنس‌های دیگه. فکر می‌کنم خیلی وقته یک ایرانی نتونسته با غرور یا با افتخار بگه ایرانیه و بسیار چیزهای دیگه...

Anonymous said...

مرسي از مطلبي كه نوشتي
در خصوص سوال اول مثل اينكه يادت رفته شرايط اينجا رو
بكشيش هم همچين فيلمهايي رو نميزاره
البته اون فيلم مربوط به آمريكا رو احتمال خيلي زياد سر يه موضوع خاص مي زاره و قبلش هم كلي به داستان آب و تاب ميده
درياي خزر هم داره از دست ميره
مردم واسه خودشون خوشن اصلا كسي اهميت نميده