ای توبه ام شکسته از تو کجا گريزم
ای در دلم نشسته از تو کجا گريزم
ای نور هر دو ديده بی تو چگونه بينم
ای گردنم ببسته از تو کجا گريزم
دل بود و از تو خسته جان بود و از تو رسته
جان نيز گشت خسته از تو کجا گريزم
يارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه بجز توست مرا ساز مده
من در تو گريزان شدم از فتنه خويش
من آن تو ام مرا به من باز مده
ديوان شمس و باخ، کار جديد داوود آزاد رو از يکی از بهترين دوستام هديه گرفتم. سبکش، موسيقی fusion يا تلفيقيه. داوود آزاد معتقده که "ريشه هايی که از يک اصل و از يک دل سرچشمه گرفته، به شکل های متفاوت متجلی شده و ..."
" در کاست حاظر اشعار مولانا، بصورت بداهه بر موسيقی باخ خوانده شده است. رهايی و آزادی موسيقی ايرانی در کنار نظم و انضباط موسيقی باخ با وجود تضاد ظاهری به يک وحدت باطنی رسيده اند که نشانگر يک ريشه واحد است ... "
اين البته عقيده خود داوود آزاده. به نظر منِ شنونده، هنوز خيلی بخش ها به وحدت باطنی نرسيدند و واقعا غريب به گوش می رسند! اما نمی شه منکر شد که بعضی قطعات ، مثل قطعه ای که اين نوشته با شعرش آغاز می شه، واقعا زيبا و آسمونی اجرا شدند.
نکته جالب ديگه ، فهرست نوازندگان اين مجموعه هستند: داوود آزاد (ايران): آواز، رباب، بربط، دف - مليتا کالين (بلغارستان): پيانو - اوتاايشليشتيک (آلمان): ويلنسل - الخان صمد زاده (جمهوری آذربايجان): قره نی ، دودوک - آن ماری تری (انگلستان): هم خوان
و چقدر عجيب که اين همخوان انگليسی اينقدر نزديک و با احساس می خونه ...
من آن ماهم که اندر لامکانم
مجو بيرون مرا در عين جانم
ترا هر کس بسوی خويش خواند
ترا من جز بسوی تو نخوانم
مرا هم تو بهر رنگی که خوانی
اگر رنگين اگر ننگين ندانم
ممنون ، لحظات خوبی داشتم باهاش...
Friday, May 28, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment