دوری خیلی سخته؛ آدم دیرتر باور می کنه، اگه اصولا باورکردنی باشه... آرزوی ایران بودن یه دفعه یه شکل دیگه شده این چند روزه... ذهنم از تصویرها خالی نمیشه... مریم ، تصویر بابای نازنینت از جلوی چشمم کنار نمیره، خیلی یادشون هستم؛ یاد اون روزهای قدیمی، روزهای دانشگاه و مهربونیهاشون؛
تحمل... کاش تحملش ممکن باشه براتون...؛
No comments:
Post a Comment