Monday, September 20, 2004

تابستان 83 ‌، قراره ادامه پيدا كنه ... نمي دونم تا كِی( بهر حال بيشتر از انتهاش توي تقويم.) زندگي شاده و زيبا، هنوز.

و مطمئنم كه اردشير رستمي بي جهت براي شهريور ماه اين شعر رو انتخاب نكرده:

عهد مي بندم با تو چنان زنده ات كنم
كه صداي نشستن گرد و غبار بر اشيا
گوش هايت را كر كند
و شانه هايت از تمناي رويش بال
تاول خواهد زد
و خاطراتت از نو زاده خواهند شد
هم چون روز اول آفرينش جهان

نينا كاسيان

و خاطراتمان از نو زاده خواهند شد...

No comments: