Friday, April 11, 2003

به من گفته بودند تنها اگر دست و پا نزنی ، امکان نجاتت هست. اگر تقلا نکنی. آرام باش و خودت را به آب بسپر .(آب يا مرداب؟) تنها در اين صورت ممکن است نجات پيدا کنی.
هميشه فکر می کردم ساکت ماندن آسان است. ساکت و بی حرکت ماندن. تقلا نکردن. فقط و فقط منتظر بودن.
هميشه فکر می کردم تلاش کردن سخت تر است. هزار بار تلاش کردن و هزار راه انديشيدن. تلاش برای زندگی . تلاش سخت است.
حالا اينجا هستم. مانده ام اين ميان تنها. چقدر مشکل است آرام بودن و به انتظار نشستن. اگر نيايد چه؟ اگر دير بيايد...؟ دلم می خواهد تقلا کنم. اما هر بار از سر ناچاری دست و پايي می زنم، بيشتر فرو می روم.

No comments: