Saturday, May 29, 2004

در حال گذرم که می بينمش. بر نگاهش مکث می کنم. توان رفتنم نيست - مرا چه می شود، نمی دانم- نگاهش می کنم . سعی خواهم کرد - ناخودآگاه انگار- که نزديکش شوم. نمی شود. نمی توانم يا نمی خواهد .چه تفاوت. نمی شود. آرام به راه می افتم باز. تنها. می گذرم. ديگر بی مکث ...

No comments: